
طبق اعلام رائد فریدزاده، دبیر و سخنگوی هیأت معرفی فیلم ایرانی به اسکار، در ابتدا فهرستی اولیه متشکل از ۱۰ فیلم در جلسه انتخاب نماینده سینمای ایران به اسکار از میان ۷۰ فیلم اکران شده که شرایط لازم برای شرکت در مراسم اسکار را داشتند، انتخاب شدند.
در ادامه اعضای هیأت انتخاب با بازخوانی مقررات به بررسی تخصصی فیلمها پرداخته و در نهایت از میان فهرست اولیه که شامل ۱۰ فیلم بود، پس از رأیگیری و تجمیع نظرات، به یک فهرست متشکل از سه فیلم قصر شیرین (رضا میرکریمی)، در جستجوی فریده (آزاده موسوی و کوروش عطایی) و متری شش و نیم (سعید روستایی) رسیدند.
به گفته فریدزاده، از میان فهرست سه فیلم موجود و با رأی هیات انتخاب، فیلم «در جستجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی به عنوان گزینه نهایی و به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار سال ۲۰۲۰ معرفی خواهد شد.
فیلمهای مغزهای کوچک زنگ زده (هومن سیدی)، بمب، یک عاشقانه (پیمان معادی)، سرو زیر آب (محمدعلی باشه آهنگر)، آشغالهای دوست داشتنی (محسن امیریوسفی)، قصر شیرین (رضا میرکریمی)، در جستجوی فریده (آزاده موسوی و کوروش عطایی)، عرق سرد (سهیل بیرقی)، متری شش و نیم (سعید روستایی)، سرخ پوست (نیما جاویدی) و شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار) فهرست اولیه هیأت انتخاب برای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار را تشکیل داده بودند.
هیأت معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی اسکار ۲۰۲۰ از هنرمندان پیشنهادی خانه سینما، فرشته طائرپور (تهیهکننده)، فاطمه معتمدآریا (بازیگر)، ابوالحسن داودی (کارگردان)، تورج منصوری (فیلمبردار)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، امیر اثباتی (طراح صحنه)، مرتضی رزاق کریمی (تهیهکننده) و مهرزاد دانش (منتقد) تشکیل شد که رائد فریدزاده، معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی به عنوان عضو حقوقی این جمع را همراهی میکرد.
منبع:ایسنا
نوشته فیلم «در جستجوی فریده» نماینده سینمای ایران در اسکار اولین بار در نقد فارسی. نقد و بررسی فیلم. پدیدار شد.

فیلم مستند «در جستجوی فریده» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۰ معرفی شد. این مستند قرار است در بخش فیلم بین المللی اسکار با دیگر آثار به رقابت بپردازد البته حضور قطعی آن در اسکار، منوط به انتخاب عوامل این آکادمی است.
کارگردانی و تهیه کنندگی این اثر بر عهده آزاده موسوی و کورش عطائی است که موسیقی آن را افشین عزیزی، فیلمبرداری محمد حدادی و تدوین را حمید نجفی راد انجام داده اند؛ مدت زمان آن ۸۸ دقیقه و در سال ۹۷ تولید شده است.
«در جستجوی فریده» درباره زنی به نام فریده است که چهل سال پیش در حرم امام رضا رها شده و بعد از انتقال به شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به هلند برده میشود. فریده که در طول این سالها به دلیل ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانوادهاش برای پذیرش او به وطن بازنگشته، چند سالی است از راه دور جستجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعیاش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر میکند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی هستند فریده فرزند آنهاست،ملاقات کند …

این فیلم در جشنوارههای داخلی حضور داشته و جوایز متعددی در بخشهای مختلف دریافت کرده که عبارتند از:
برنده بهترین تدوین در یازدهمین دورهٔ جشنواره سینما حقیقت
برنده بهترین موسیقی در یازدهمین دورهٔ جشنواره سینما حقیقت
برنده جایزه ویژه دبیر جشنواره در یازدهمین دورهٔ جشنواره سینما حقیقت
برنده بهترین فیلم هنر و تجربه در یازدهمین دورهٔ جشنواره سینما حقیقت
برنده بهترین موسیقی جشنواره فیلم رشد
برندهٔ دیپلم افتخار بهترین کارگردانی جشن مستقل سینمای مستند
برندهٔ جایزه بهترین فیلم مستند از آکادمی سینما سینما
برندهٔ (تندیس زرین بهترین صداگذاری) بیستمین جشن بزرگ سینمای ایران
برنده تندیس بهترین فیلم جشن بزرگ سینمای ایران
برنده تندیس حافظ بهترین فیلم مستند در نوزدهمین دوره جشن دنیای تصویر
گفتنی است مراسم اسکار ۲۰۲۰، یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۸ در سالن تئاتر دالبی هالیوود برگزار میشود.

نوشته با نمایندهی ایران در اسکار ۲۰۲۰ بیشتر آشنا شوید + تصاویر اولین بار در نقد فارسی. نقد و بررسی فیلم. پدیدار شد.

به یاد بیاورید که در زمان مارتین لوترکینگ یک پیشخدمت به این دلیل که نانهای برشته داخل سوپ گوجه را خمیر کرده بود، تنبیه شد یا زمانی که دالایی لاما هدر داد و اسپری رنگی که مصرف کرد تا روی لیموی سفیر تبت بنویسد: «کارما ساحل است»
شاید هم نه، آنها که هرگز اتفاق نیفتادهاند. اما ممکن بود اتفاق بیفتند اگر یک فیلمساز تصمیم میگرفت این صحنهها را در فیلمش بیاورد و در حالی که ما میدانیم این فیلم تخیلی است، آن صحنهها در وجدان مشترک فرهنگی ما به عنوان برداشت از زندگی واقعی آن افراد قرار بگیرد و در نتیجه ذهنیت ما را که براساس اقدامات واقعی آنهاست خراب کند. به همین دلیل است که فیلمسازان هنگام بازی با درک مردم از شخصیتهای تحسین برانگیز تاریخ، مسئولیت حفظ حقیقت اساسی درباره محتوای آن شخصیت را دارند.

تصویری که کوئنتین تارانتینو از بروسلی در «روزی روزگاری در هالیوود» نمایش میدهد مطابق با این استاندارد نیست. البته تارانتینو از لحاظ هنری حق دارد که بروس را هر طور میخواهد به تصویر بکشد. اما انجام این کار با شیوهای اینچنین درهم برهم و تا حدودی نژادپرستانه، هم به عنوان یک هنرمند و هم به عنوان یک انسان، یک شکست است.
این جنجال مرا آزرده کرد. تارانتینو یکی از فیلمسازان مورد علاقه من است زیرا او بسیار جسور و غیرقابل پیشبینی است. در فیلمهای او یک انرژی جادویی وجود دارد از کسی که فیلمها را دوست دارد و میخواهد شما هم آنها را دوست داشته باشید. هر فیلم تارانتینو انگار یک رویداد است. این همان چیزی است که صحنههای بروس لی را بسیار ناامیدکننده میکند چون نه براساس واقعیت، بلکه به نوعی نشاندهنده دوری او از آگاهی فرهنگی است.
بروسلی دوست و معلم من بود. برای اولینبار زمانی بروس را دیدم که به دنبال ادامه تحصیل در رشته هنرهای رزمی در نیویورک بودم. به سرعت دوستی ما به صورت رابطه معلم و شاگردی شکل گرفت. او نظم و انضباط و معنویت هنرهای رزمی را به من آموخت که کمک بسیار بزرگی برای من بود و با آن توانستم ۲۰ سال در مسابقات NBA بازی کنم و مصدومیتهای بسیار کمی داشته باشم.
در سالهای دوستی ما او بارها در مورد این صحبت میکرد که چقدر از نمایش کلیشهای از آسیاییها در سینما و تلویزیون ناامید است. از اینکه تنها نقش خدمتکاران در حال تعظیم یا شرورهای مرموز به آنها داده میشد. در «دارای اسلحه، آماده سفر»، خدمتکار وفادار چینیِ پالادین با نام توهینآمیز «هی پسر» شناخته میشود. او در فصل چهار با یک کاراکتر زن جابجا میشود با نام «هی دختر». مردان آسیایی به عنوان لوازم صحنه بدون جنسیت به تصویر کشیده میشدند. همانطور که مردان و زنان آفریقایی- آمریکایی عموما تا پیش از زمان ظهور سیدنی پوآیته و فیلمهای سینمای تجاری سیاهان به تصویر کشیده میشدند.

بروس تصمیم داشت که این تصویر منفی از آسیاییها را از طریق بازیگری، نوشتن و تفسیر هنرهای رزمی تغییر دهد. به همین دلیل اینکه تارانتینو بروس را به صورت یک بعدی به تصویر کشیده مرا ناراحت کرد. نگرش ماشینیسم جان وینی کلیف (برد پیت)، بدلکار پیر مغروری که سعی دارد او را شکست دهد درست به همان کلیشههایی بازمیگردد که بروس در تلاش بود تا آنها را از بین ببرد. البته این بلوند سفید آمریکایی میتواند قهرمان دوستداشتنی آسیایی شما را مورد ضرب و شتم قرار بدهد اما این چرندیات خارجی به اینجا نمیرسد.
حتی ممکن بود با این نسخه بینظیر بروس همراه باشم، اگر این تنها صحنه قابل توجه او نبود و اگر نگاهی اجمالی به سایر صفات او داشت و از تلاش او برای جدی گرفته شدن در هالیوود هم گفته بود. افسوس، او فقط یکی از «هی پسر»های حاضر در صحنه بود.
صحنه مبارزه کلیف و بروس با ارائه به صورت فلاشبک پیچیده شده است. اما به شکلی این مبارزه از حافظه بدلکار به صورت مغرضانه و کارتونیای میتواند به نفع او باشد. به همان اندازه نگرانکننده که ممکن است او همسرش را با نیزه به قتل رسانده باشد در حالی که او را به آغوش کشیده است.
من چندینبار با بروس در فضاهای عمومی بودم و دیدم که بعضی او را با صدای بلند به مبارزه دعوت میکردند. او همیشه مودبانه رد میکرد و دور میشد. اولین قانون باشگاه مبارزه بروس، مبارزه نیست، مگر اینکه گزینه دیگری وجود نداشته باشد. او نیازی به اثبات خودش نداشت. او میدانست که چه کسی بود و جنگ واقعی برایش روی تشک نبود؛ مبارزه واقعی برای او روی صحنه و در ایجاد فرصتهای جدید برای آسیاییها و شکستن کلیشههای مرسوم درباره آنها بود. اما متاسفانه «روزی روزگاری در هالیوود» ترجیح داده از همان کلیشهها و شیوههای قدیمی استفاده کند.
منبع: خبر آنلاین
نوشته یادداشت کریم عبدالجبار ستاره NBA درباره تصویر بروسلی در «روزی روزگاری در هالیوود»:درهم و برهم و تا حدودی نژادپرستانه! اولین بار در نقد فارسی. نقد و بررسی فیلم. پدیدار شد.

هر سال با عبور از نیمه تابستان فصل سریالها به پایان میرسد و دوره فیلمهای پر سر و صدا آغاز میشود؛ فیلمهایی ساخته کارگردانهای اسم و رسمدار یا تازهکار که اکثرشان برای گرفتن جوایز سینمایی دورخیز میکنند تا اسم خود و سازندگانشان را کنار اخبار مرتبط با اسکار و گلدن گلوب و جوایز مشابه قرار بدهند.
امسال هم از این قاعده مستثنی نیست و فیلمهای کنجکاویبرانگیزی ساخته شدهاند که میشود حدس زد در ماههای آینده و وقتی فصل جوایز فرا میرسد شانس جایزه دارند و میتوانند افتخاراتی به دست بیاورند؛ فیلمهایی که سایت «ایندیوایر» تلاش کرده در این مطلب آنها را فهرست کند.
مرد ایرلندی
مرد ایرلندی بازگشت مارتین اسکورسیزی به درام گانگستری به حساب میآید. اتفاقی که از مارتی کبیر انتظارش را داشتیم. در این فیلم بازیگران فیلم «رفقای خوب»، رابرت دنیرو و جو پشی دوباره در کنار هم قرار میگیرند. این فیلم از جلوههای ویژه برای جوان سازی استفاده کرده و هزینه تولید را تا ۱۶۰ میلیون دلار بالا برده است. مرد ایرلندی فیلمی نیست که بتوان به سادگی از آن چشم پوشید.
داستان ازدواج
نوا بامباک تا به حال در زندگی شغلی اش یک بار نامزد اسکار شده است (بهترین فیلمنامه غیراقتباسی برای «ماهی مرکب و نهنگ»). اما پیشبینی میشود «داستان ازدواج» جایزههای زیادی را برای او به ارمغان آورد. نتفلیکس این درام را با بازی آدام درایور و اسکارلت جوهانسون برای رقابت به ونیز وسپس به جشنواره فیلم تورنتو و نیویورک فرستاده است.
شنیده میشود این فیلم در جشنواره تلوراید هم شرکت خواهد کرد. با این حساب فیلم بامباک با عنوان غیرمعمولش در هر چهار جشنواره اصلی پاییزی شرکت خواهد کرد. نتفلیکس پارسال «روما» را در همین چهار جشنواره شرکت داد و در نهایت در ۱۰ بخش نامزد اسکار شد، اتفاقی که امیدوار است با «داستان ازدواج» تکرار شود.
بروکلین بیمادر
ادوارد نورتون پس از دو دهه با فیلم معمایی «بروکلین بیمادر» که داستانی را در دل نیویورک دهه پنجاه تعریف میکند به صندلی کارگردانی بازگشته است. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام است که در سال ۱۹۹۹ توسط جاناتان لتام نوشته شده است. نورتون در این فیلم در نقش کارگاه خصوصیای که سندروم تورت دارد و بهدنبال قاتل استادش میگردد به ایفای نقش میپردازد.
برادران وارنر این درام را در جشنواره تورنتو نمایش میدهد و امیدوار است که نورتون هم در جایگاه کارگردانی و هم بازیگری توجهها را به خود جلب کند. نورتون تا به حال سه بار برای بازیگری (ترس کهن، تاریخ مجهول امریکا ایکس و مرد پرندهای) نامزد اسکار شده است، پس این اتفاق دور از ذهن نخواهد بود.
رنج و افتخار
پس از آنکه آنتونیو باندراس جایزه بهترین بازیگر مرد را در جشنواره کن از آن خود کرد «رنج و افتخار» پدرو آلمودووار فراخوان اسکار خود را با حضور تمام و کمال خود در جشنواره نیویورک و تورنتو شروع خواهد کرد.
خیلیها انتظار دارند که این فیلم، انتخاب اسپانیا برای اسکار بهترین فیلم خارجی زبان باشد. دستهبندیای که پیش از این آلمودووار با فیلم «همهچیز درباره مادرم» جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد. سونی در دستهبندیهای بهترین بازیگر، بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی (تنها دستهبندیای که فیلمساز توانست در آن برای فیلم «با او حرف بزن» جایزهای کسب کند.) به این فیلم امیدوار است.
انگل
بونگ جون هو با بردن نخل طلای کن امسال بهعنوان اولین فیلمساز کرهای تاریخساز شد. آیا پارازیت میتواند با به دست آوردن اولین نامزدی اسکار در دسته بهترین فیلم بینالمللی دوباره برای کره جنوبی تاریخساز شود؟ پارسال فیلم «سوختن» با وجود تحسین منتقدان، نامزد اسکار نشد؛ در نتیجه هنوز بار روانی زیادی روی این فیلم وجود ندارد. انگل نیز در دو جشنواره مهم پاییز یعنی جشنواره تورنتو و نیویورک حاضر است علاوه براین با در نظرگرفتن پیشینه و احترام زیادی که برای کارگردان فیلم وجود دارد، امیدی به رقابت فیلم در دستههای اصلی نیز هست.
پرتره بانویی در آتش
«پرتره بانویی در آتش» با بردن جوایزی از جمله جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره فیلم کن طوفان بهپا کرد. این احتمال وجود دارد که «پرتره…» انتخاب رسمی فرانسه برای جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان باشد. شرکت نئون این فیلم را نیز در جشنوارههای نیویورک و تورنتو نمایش خواهد داد. دور از انتظار نیست که نئون با وجود «پارازیت» و «پرتره بانویی در آتش» وارد جریان جوایز اسکار امسال بشود.
روزی زیبا در محله
ماریل هلر با «آیا هرگز میتوانی مرا ببخشی» اوایل امسال سه نامزدی اسکار به دست آورد که شامل جایزه بازیگری برای ملیسا مککارتی و ریچارد ای. گرنت میشد. سونی پیکچرز انتظار چنین نتیجهای را برای «یک روز زیبا در همسایگی» درام زندگینامه هلر دارد که درباره شخصیت تلویزیونی دوست داشتنی فرد راجر است. این درام در جشنواره تورنتو با ایفای نقش تام هنکس در نقش اصلی به نمایش در خواهد آمد. زمزمههایی از شانس بالای تام هنکس برای اسکار شنیده میشود.
رحمت
پس از بردن جایزه بزرگ داوری در ساندنس، چینوی چوکوو، «رحمت» درام زندان خود را به امید دریافت جایزه برای بازیگر نقش اصلیش آلفری وودآرد وارد جشنواره جهانی فیلم تورنتو کرد. نئون این فیلم را از۲۷ دسامبر پخش خواهد کرد. با توجه به اجراهای قوی و موضوع اجتماعی داغش «رحمت» میتواند در صورت عملکرد مناسب لئون رقابت خوبی داشته باشد. اجرای موفق در جشنواره جهانی فیلم تورنتو اولین قدم است.
فورد علیه فراری
جیمز منگلد بعد از کارگردانی فیلم ابرقهرمانی فاکس «لوگان»، به درام تاریخیای برمیگردد که داوران اسکار به آن خوب رأی خواهند داد. فیلم اخیر منگلد «فورد علیه فراری» با بازی کریستین بیل و مت دیمن به سراغ داستانی واقعی رفته است.
جایی که کارخانه فورد در سال۱۹۶۶ تلاش میکند در مسابقه ۲۴ساعته لمانز پیروز شود. منگلد سابقه شگفتانگیزی در اسکار دارد که نمیتوان از آن چشم پوشید. فیلم «دختر، از هم گسیخته» و «راه رفتن روی خط» به ترتیب برای آنجلینا جولی و ریز ویترسپون اسکار به ارمغان آوردهاند. علاوه بر این «راه رفتن روی خط» نامزد ۵ جایزه اسکار شد. «۳:۱۰ به یوما» هم دو نامزدی دیگر را برای منگلد به همراه داشت. این فیلم در جشنواره جهانی فیلم تورنتو ارائه خواهد شد و شایعاتی مبتنی بر حضورش در تلوراید وجود دارد.
جوکر
«بلک پنتر» رایان کوگلر اولین کامیک بوکی است که توانست نامزد بهترین فیلم اسکار شود. آیا «جوکر» تاد فیلیپس میتواند دومی باشد؟ شرکت برادران وارنر این فیلم را که واکین فینیکس در آن بازی کرده، پیش از نمایش در جشنواره جهانی فیلم تورنتو برای رقابت به ونیز فرستاد. برگزارکنندگان هر دو جشنواره زبان به تحسین این فیلم و بازی فینیکس گشودهاند. فینیکس در این فیلم در نقش جوکر، ضدقهرمان بتمن، به ایفای نقش میپردازد. هیث لجر پیش از این جایزه بهترین بازیگر را برای نقش جوکر در «شوالیه تاریکی» نولان گرفت. انتظار میرود فینیکس هم امسال از مدعیان این جایزه برای نقش اصلی باشد.
«فقط رحمت»
قبل از اینکه داستین دانیل کرتون با «شانگ- چی» به دنیای سینمایی مارول بپیوندد، انتظار میرفت که همهمههای اسکار را با درام دادگاهی «فقط رحمت» (با حمایت شرکت برادران وارنر) به خود جلب کند. این فیلم برای کرتون تجدید دیداری با ستاره فیلمهایش بری لارسون در «بخش کوتاهمدت شماره ۱۲» و «قصر شیشهای» بود. همچنین در این فیلم مایکل. بی. جردن در نقش اصلی به ایفای نقش میپردازد.
این درام پیش از اکرانش برای کریسمس در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو به نمایش درخواهد آمد. «فقط رحمت»، داستان وکیل فارغالتحصیلی از هاروارد، براین استیونسن است که برای تبرئه مرد آلابامایی(جیمی فاکس) که به اشتباه به مرگ محکوم شده میجنگد. لارسن و فاکس هر دو از برندگان اسکارند وجردن هم در صورت اثبات شایعات درباره بازی اخیرش بالاخره میتواند اولین عنوان نامزدی را کسب کند.
«ماهی طلایی»
یکی دیگر از فیلمهای برادران وارنر که شانس زیادی برای کسب جایزه دارد، «ماهی طلایی» جان کرولی، اقتباسی از رمان پرفروش دونا تارت است. آخرین فیلم کرولی «بروکلین» در ژانر داستان بلوغ -عاشقانه بود که در سه دسته نامزد جایزه اسکار شد: بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر زن برای سرشا رونان. حال با وجود انتخاب داستانی که ظرفیت جایزه داشته و گروهی پرستاره (انسل الگرت، نیکول کیدمن، سارا پالسن، لوک ویلسن و جفری رایت) «ماهی طلایی» حتماً توجه کارشناسان را در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو به خود جلب میکند.
«فرانکی»
سونی پیکچرز کلاسیک با انتخاب «فرانکی» ایرا ساکس با بازی ایزابل هوپر حضورش را در کن قطعی کرد. سونی پیکچرز کلاسیک این درام مورد تحسین منتقدان را پیش از اکرانش در ۲۵ اکتبر به جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو میآورد. هوپر بهترین شانس فیلم برای نامزدی اسکار بوده اما ورود او به این رقابت نیازمند جلب نظرها در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو است. هوپر اولین نامزدی اسکار خود را در سال ۲۰۱۷ برای فیلم «او» به دست آورد.
«اسم من دلمایت است»
ادی مورفی (دختران رؤیایی) پس از بیش از یک دهه که جایزه بهترین بازیگر مکمل را به الن آرکین (میس سانشاین کوچولو) باخت، با «اسم من دلمایت است» به فصل اسکار بازمیگردد. این کمدی- درام آخرین فیلم کرگ برو بوده و در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو به نمایش درخواهدآمد. مورفی در داستان حقیقی رودی ریمور، نقش کمدینی را بازی میکند که در دهه هفتاد الگوی سینمای تجاری سیاهان شد. درام گریز از زندان «شتاب و طغیان» کرگ برو، توانست برای ترنس هاوارد عنوان نامزدی بهترین بازیگر را به همراه بیاورد. این فیلم هم میتواند شانس دوبارهای برای شناخته شدن مورفی توسط آکادمی باشد.
«گاو اول»
«گاو اول»، فیلم مستقل کلی رایکارد با همراهی شرکت آ۲۴ میتواند از بهترین تحولات و اولین شانس جدی او برای اسکار باشد. این درام با بازی جان ماگارو در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو اکران خواهد شد و به احتمال زیاد در جشنواره تلوراید هم شرکت میکند. درامهای پراستقبال رایکارد، اغلب بازخوردهایی دارند که آنها را از مدعیان اسکار میسازد (لیلی گلداستون و میشل ویلیامز را در «برخی زنان» به خاطر بیاورید). حال با وجود حمایت منتقدان در جشنوارهها «گاو اول» میتواند به طور جدی توجهها را در اسکار به خود جلب کند.
«جوجو خرگوش»
فاکس سرچلایت پیکچرز همیشه طوری برنامهریزی میکند که در جدال اسکار حضور داشته باشد. (این استودیو در سال ۲۰۱۷ جایزه بهترین فیلم را با «شکل آب» از آن خود کرد و همچنین با فیلمهای «سوگلی» و«آیا هرگز میتوانی مرا ببخشی»، در همین سال، ۱۳ عنوان نامزدی به دست آورد.) مدعی سال ۲۰۲۰ این استودیو، «جوجو خرگوش»، طنزی ساخته تایکا وایتیتی است که پیش از اکران عمومیاش در ۱۸ اکتبر، در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو اکران خواهد شد. سرچلایت، علاوه بر این فیلم، فیلم نوآ هاولی، «لوسی در آسمان» را هم دارد اما «جوجو» قطعاً تنها انتخاب استودیو برای شرکت در جشنوارهها خواهد بود.
«جایی برای پولشویی»
کنار هم قرار گرفتن دو برنده اسکار، مریل استریپ و استیون سودربرگ، «جایی برای پولشویی» را به فیلمی تبدیل کرده که نمیتواند از چشم کارشناسان این فصل جشنوارهها دور بماند. نتفلیکس هم این فیلم را در جشنواره فیلم ونیز و جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو ارائه کرده است. درام سودربرگ حول رسوایی اسناد پاناما میگذرد. استریپ در مقابل گروهی از ستارگان به ایفای نقش پرداخته که از آن جمله میتوان به گری الدمن، شارون استون و آنتونیو باندراس اشاره کرد. سودربرگ از سال ۲۰۰۱ که برای فیلم «ترافیک» جایزه بهترین کارگردانی را گرفت، دیگر نامزد اسکار نشده است. او پیش از این فیلم در همین دسته برای فیلم «ارین براکویچ» هم نامزد اسکار شده بود. «جایی برای پولشویی» میتواند بازگشت دوباره سودربرگ را به رقابت اسکار رقم بزند.
«فانوس دریایی»
فیلم«فانوس دریایی» رابرت راجر که پس از انتظار طولانی بعد از فیلم «جادوگر» ساخته شد، یکی از مورد تحسینترین فیلمهای جشنواره کن امسال بود. این درام روان شناختانه عنوان بهترین فیلم را از سوی فدراسیون بینالمللی نقد فیلم از آن خود کرد. آ۲۴ این فیلم را به جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو میبرد اما برای چنین ژانر چالش برانگیزی جلب آرای داوران آکادمی سخت خواهد بود. البته این اتفاق با وجود ویلیام دِفو و رابرت پتینسون در نقشهای اصلی غیرممکن به نظر نمیرسد. برای دِفو این نامزدی پس از نامزدیش در فیلم «بر دروازه ابدیت» قرار گرفته و برای پتینسون اولین نامزدی خواهد بود.
«تاریخ شخصی دیوید کاپرفیلد»
«ویپ» همیشه در این سالها برای آرماندو یانوچی در «امی» افتخاراتی به همراه داشته است. اما از این نویسنده – کارگردان اسکاتلندی هیچ وقت در اسکار استقبال نشده است. این درحالی است که یانوچی در سال ۲۰۱۰ برای فیلم «در چرخه» عنوان نامزد بهترین فیلمنامه اقتباسی را کسب کرد ولی کمدی اخیرش بهنام «مرگ استالین» به طور کامل توسط آکادمی نادیده گرفته شد. آیا «تاریخ شخصی دیوید کاپرفیلد» میتواند یانوچی را به رقابت وارد کند؟ این یکی از سؤالات بزرگی است که با اکران فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو به آن پاسخ داده میشود. در این اقتباس از چارلز دیکنز ستارگانی همچون، دو پتال، تیلدا سوینتن، هیو لاری، بن ویشاو، پتر کاپادالی، گوئندولین کریستی و بندیکت وانگ به ایفای نقش میپردازند.
«گزارش»
آمازون با نمایش درام سیاسی اسکات زد. برن، «گزارش» در ساندنس تمجیدهای بسیاری را از آن خود کرد. این درام به مدت دو هفته از تاریخ ۱۵ نوامبر اکران خواهد شد. «گزارش» در ساندنس با بازی آدام درایور و انت بنینگ توجهها را برای اسکار به خود جلب کرد. در صورت ایجاد یک فراخوان خوب توسط آمازون، بنینگ میتواند رقیب قویای برای عنوان بهترین بازیگر مکمل زن باشد.
آنها بو میدهند
درباره «انگل» برنده نخل طلای کن ۲۰۱۹
گلبو فیوضی
داستاننویس
«انگل» آخرین ساخته بونگ جونهو فیلم ساز کرهایست که پیش از این با دو فیلم «خاطرات قتل» و «برفشکن» مخاطب را با جهان میانژانری و منحصر به فردش آشنا کرده است. فیلم تازه نیز امتداد تکاملیافته همان قبلیهاست. او قابلیت غریبی دارد در خلق فضایی که وامدار تمام و کمال جهان زیسته پشت اثر است. کمدی و درام را به هم میآمیزد و به اسلشر و ماجراهایی معمایی برای حل یک قتل میرسد. هر سکانسی در ژانری اتفاق میافتد و در نهایت تمام اینها منجر به خلق جهانی باورپذیر، قهرآلود، خشن و بیش از همه جبار میشود. جهانی که خود زندگیاست؛ کمی شوخطبعانه، کمی وحشیانه.
جهان فیلمهای جونهو جهان پذیرش است. تو هر چقدر دستوپا بزنی، محکوم به زیستن در طبقهای هستی که در آن به دنیا آمدهای. تو میتوانی یک نابغه خارقالعاده باشی اما محکوم به قواعد طبقه. هر چه هم بالا بروی در نهایت آن طبقه توست که مدل زندگیات را تعیین خواهد کرد. در مواجهه ساختاری با اثر، چیزی که بیش از همه به خاطرم آمد، مقاله بارت درباره ایفل بود. اگر طبقه را جایگزین ایفل کنیم با تمام مختصات آن، یعنی نشانهای باشد از جهان مدرن و مردمان مدرن این جهان در شهرهایی پیشرفته، آنچه همواره و از هر کجای زندگی سرک میکشد و خودش را خواسته و ناخواسته، با دلیل و بیدلیل به چشم ما فرومیکند، طبقه است.
و تنها زمانی میتوانی برای مدتی کوتاه از شر آن خلاص شده باشی که خودت را به دل آن بیندازی؛ درست مثل نشستن در رستورانهای زیر ایفل که به انسان مجال ندیدنش را میدهد. اینجا هم جونهو مخاطبش را اینطور گول میزند و نوید رستگاری و فرار از کثافت چسبناک طبقهای را میدهد که قرار است کمی بعدتر و در انتهای فیلم آدمها آلودهتر و شکستخوردهتر تا زانو در آن فرو رفته باشند. از سویی دیگر رابطهای دوسویه بین انسان و طبقه نیز وجود دارد.
دیالکتیک زیستن و زیسته شدن. زمانیکه آنها در دل هم مدام نقشها را تغییر میدهند و بازی شروع میشود. وسوسه پول درآوردن برای استیصال خانوادهای چهارنفره که در زیرزمینی محقر زندگی میکنند همه تقلای آنهاست برای زنده ماندن، به هر شکلی. بنابراین کیفیت زندگی همینجا حذف میشود و فرآیندی شروع میشود که خانواده میخواهند به هر قیمتی خود را نگه دارند. در اولین پیشنهاد و اولین موقعیت، هرکدام از آنها که بهشکل حیرتآوری در مهارتهای خود متبحر هستند، بهطرز وحشیانهای عملگرا میشوند و تمام ترفندهای تمام سالهای زندگی خود را رو میکنند تا از این موقعیت بهترین استفاده را در جهت تغییر شرایط کنند. همه چیز به شکل هولناکی خوب پیش میرود. اعضای خانواده یکی یکی وارد بازی میشوند. انتخاب در جنس موسیقی فیلم شگفتانگیز است. سکانسهایی نامتعارف با موسیقی کلاسیک که به رقص در شبی نحس میماند؛ زیبا اما نفرینشده. ترکیبی از بیقراری و شور را در سکانسهایی به دل میاندازد و اگرچه مسیر کلی داستان را حدس میزنی اما هرگز باورت نمیشود قرار است این نظم و سرخوشی به چه آشفتگی و مصیبتی برسد.
در سکانسی که تمام اعضای خانواده باز دور هم جمع شدهاند، اینبار نه دیگر در آن زیرزمین همیشگی، سودای تغییر طبقه همزمان در دل آنها و مخاطب پررنگ میشود. شبی در خانهای مرفه چهارتایی مقابل پنجرهای قدی رو به باغ، سرخوش در سر رؤیا میپرورانند که زنگی بهصدا درمیآید. فیلم که تا اینجا پر شتاب و خوشریتم پیش آمده حالا به سراشیبی و دلهره میافتد. پلان به پلان اضطراب و ترس و غم بیشتر به هم میآمیزد و دست آنها خالیتر میشود.
در همین لحظات هم اما کارگردان طنزش را کنار نگذاشته. آدمهایی که تا اینجای داستان فقط برای کمی بیشتر زندهماندن خود میجنگیدند حالا دست به هر کاری میزنند اما نه دیگر برای کمی چشیدن طعم آسایش؛ که راهی جز جنایت ندارند. از خشونت آنها خندهات میگیرد و میترسی و از ترس خودت باز خندهات میگیرد و وقتی به خودت میآیی میبینی شدهای یکی از آنها که شاید حتی دوستشان نداشته باشی اما برایت مهم شدهاند. تو هم جان میدهی پای زندگی هر کدامشان. همینجاست که طبقه، باز یکی دیگر از خصوصیات خودش را رو میکند.
برای اولین بار مرد ثروتمندی که تمام چهار نفر خانواده در استخدام او هستند، از بوی پدر خانواده حرف میزند. بویی که معتقد است بوی متروهاست. بوی دوری که آنها مدتهاست تجربهاش نکردهاند. بوی طبقه، بوی فقر. جایی که بذری کاشته میشود در دل پدر که به همراه دختر و پسرش در حال شنیدن این دیالوگ است. و پس از آن، شبی هولناک و بارانی که برای یک طبقه صرفاً به کنسلی برنامه تفریحی آنها در طبیعت ختم میشود اما از طبقهای دیگر همه زندگیاش را میگیرد. سکانس صبح فردا که تعداد زیادی آدم بیخانمان شده را نشان میدهد، با یک دیالوگ شروع میشود: بهترین نقشه هیچ نقشهای نداشتن است چون زندگی آنطور که فکر میکنی نخواهد شد.
و حالا زمان انتقام است. وسط جشن و پایکوبی و موسیقی و رنگارنگی بورژوازی، پدر خانواده فقیر با لباسهایی سرخپوستی خون بهپا میکند. و باز به دل اتفاق پناه میبرد. به زیرزمین خانهای که همه چیز از آنجا شروع شده بود. انگل یک آمیب کوچک است که به یک غده بدخیم متعفن میرسد. سودایی بیحاصل که به ویرانی ختم میشود و میتوان دید آن بالا مفهومی به نام طبقه ساکت و مقتدر نشسته و ناظر همه چیز است.
منبع:iran-newspaper.com
نوشته پیشبینی «ایندیوایر» از ۳۰ فیلم مهم فصل جوایز اولین بار در نقد فارسی. نقد و بررسی فیلم. پدیدار شد.
متن آهنگ سعید میرصفوتی رفتی و آروم مرده احساست قلبی که بی تو یخ کرده
میتوانید در ادامه مطلب متن ترانه زیبای سعید میرصفوتی – رفتی و آروم مرده احساست قلبی که بی تو یخ کرده رو مشاهده کنید
متن آهنگ دارا منو به کی فروختی
میتوانید در ادامه مطلب متن ترانه زیبای دارا – منو به کی فروختی رو مشاهده کنید
متن آهنگ علیرضا قهرمانی هیچ و پوچ
میتوانید در ادامه مطلب متن ترانه زیبای علیرضا قهرمانی – هیچ و پوچ رو مشاهده کنید

در بسیاری از آثار رمانتیک تقابل یک رابطه عاشقانه و مجموعهای از موانع، داستان را به حرکت در میآورند. ممکن است این موانع منابع درونی داشته باشند (به خود طرفین رابطه بازگردند) یا از بیرون رابطه به یک داستان عاشقانه تنش وارد کنند اما این تقابل بسته به دیدگاه فیلمساز فرایند و نتایجی را در بر دارد که جان مایه یک اثر عاشقانهاند. گاهی اوقات پایانی خوش پس از غلبه بر سختیها، گاهی یک پایان اشکانگیز در برابر یک سرنوشت تلخِ گریزناپذیر و گاهی هم رهاشدن در تعلیق، نمایش افقهای پنهان یک رابطه و افزودن چیزی به عشق و معنای آن در ذهن مخاطب.
در ادامه ۲۰ فیلم عاشقانه را انتخاب کردهایم که از نظر منتقدان و سینمادوستان حرفهای در میان برترین نمونهها از آثار عاشقانه سینما قرار دارند.
۱. فیلم کوتاهی دربارهی عشق

عنوان اصلی: A Short Film About Love
کارگردان: کریشتوف کیشلوفسکی
محصول: لهستان
سال اکران: ۱۹۸۹
«فیلم کوتاهی دربارهی عشق» یکی از آثار تحسینشده کارگردان مطرح اروپایی کریشتوف کیشلوفسکی است که روایتگر عشق عمیق و دیوانهوار یک کارمند کم سن و سال اداره پست نسبت به زنی است در همسایگی او. زنی که عشق جوان را جدی نمیگیرد و اساسا سالها است ایمانش نسبت به عشق را از دست داده است. تومک ِنوزده ساله از پنجره اتاقش و از طریق یک تلسکوپ ماگدا را زیر نظر دارد. استفاده از دوربین برای دیدزدن خانه روبرویی که همزمان ما را به یاد فیلم سینمایی پنجره عقبی (Rear Window) اثر آلفرد هیچکاک نیز میاندازد در فیلم نقشی کلیدی دارد و بویژه در پایانبندی آن به نوعی با عوض کردن «زاویه دید» تحول ِ ماگدا و درکی که او از عشق ِتومک پیدا کرده را به شکلی خلاقانه نمایش میدهد.
گرچه نسخه سینمایی و بلندتر «فیلم کوتاهی درباره عشق» در سال ۱۹۸۹ منتشر شد اما یک سال قبل از آن این اثر به عنوان قسمت ۶ از مجموعه ۱۰ قسمتی «ده فرمان» (Dekalog) از تلویزیون لهستان پخش شده بود.
۲. در حالوهوای عشق

عنوان اصلی: In the Mood for Love
کارگردان: وونگ کار وای
محصول: هونگ کونگ
سال اکران: ۲۰۰۰
وونگ کار وای که در میان کارگردانهای مولف سینمای هنگ کنگ چهرهای صاحبنام در نظر گرفته میشود کارنامهای دارد با آثار شاخص عاشقانه. یکی از این فیلمها که احتمالا بیش از همه آثار او باعث شهرت جهانیاش شد و در بسیاری از فهرستهای فیلمهای برتر جایگاه خاصی را اشغال کرده «در حال و هوای عشق» است.
«در حال و هوای عشق» داستان مرد و زنی است که همزمان در سال ۱۹۶۲ با اجاره دو واحد از یک آپارتمان همسایه میشوند. مدتی بعد در مییابند که همسران ِ خیانتکاری دارند و این نقطه اشتراک به شروع یک رابطه عاطفی دشوار و پیچیده میان آنها منجر میشود.
۳. کازابلانکا

عنوان اصلی: Casablanca
کارگردان: مایکل کورتیز
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۴۲
اغراق نکردهایم اگر بگوییم کازابلانکا فیلمی است با شهرتی عالمگیر. یک درام رمانتیک که با بازی هامفری بوگارت و اینگرید برگمان براساس نمایشنامه «همه به کافه ریک میآیند» ساخته شد و با گذر زمان جایگاهی دست نیافتنی میان آثار عاشقانه پیدا کرد.
فیلم که در جریان روزهای پر تنش جنگ جهانی دوم میگذرد یک رابطه عاشقانه قدیمی را با مانعی اساسی روبرو کرده که به یک دو راهی پیچیده ختم شده است؛ مردی که باید بین عشق و انساندوستی دست به انتخاب بزند.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که کازابلانکا علاوه بر آنکه فیلمی عاشقانه است فیلمی است درباره مهاجرین و پناهجویان و از این زاویه نیز مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
۴. عشق

عنوان اصلی: Amour
کارگردان: میشائل هانکه
محصول: فرانسه، آلمان، اتریش
سال اکران: ۲۰۱۲
«عشق» را باید یکی از پرافتخارترین و تحسینشدهترین آثار میشائل هانکه دانست که هم در جشنواره کن نخل طلا – مهمترین جایزه جشنواره – را تصاحب کرد و هم توانست در مراسم اسکار جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را به دست بیاورد.
«عشق» که با بازی ژان لویی ترنتینیان، امانوئل ریوا و ایزابل هوپر همراه بود بر زندگی یک زوج مسن تمرکز دارد که دو معلم موسیقی بازنشستهاند و حال در دوران پیری با تنهایی و مشکلات جسمی دست به گریباناند از جمله این که نیمی از بدن زن (امانوئل ریوا) به دلیل سکته فلج شده است و مرد باید از او مراقبت کند.
۵. آپارتمان

عنوان اصلی: The Apartment
کارگردان: بیلی وایلدر
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۶۰
آپارتمان با بازی جک لمون و شرلی مکلین یکی از نقاط اوج کارنامه بیلی وایلدر است. یک کمدی رمانتیک درجه یک که شخصیت اصلیاش عاشق زنی شده که با رییسش رابطه دارد و وضعیت تضادبرانگیزی را برای قهرمان فیلم ایجاد کرده است.
گرچه آپارتمان یک کمدی عاشقانه است اما اگر چند صحنه که در مجموع زهر فیلم را گرفتهاند از آن حذف کنیم باید گفت با اثری تلخ طرفیم که به شکلی هوشمندانه بسیاری از مناسبات قدرت و ساختارهای پیشرفت در جامعه را نقد میکند.
۶. ازدسترفته در ترجمه

عنوان اصلی: Lost in Translation
کارگردان: سوفیا کوپولا
محصول: آمریکا، ژاپن
سال اکران: ۲۰۰۳
«ازدسترفته در ترجمه» اولین فیلم سینمایی سوفیا کوپولا است که ابتدا به دلیل نسبتش با فرانسیس فورد کوپولا کارگردان مشهور آمریکایی و حضورش به عنوان بازیگر درسینمای آمریکا شناخته میشد اما با ساخت این اثر سینمایی توانست حرفه کارگردانی را آغاز کند.
فیلم به رابطه یک بازیگر پا به سن گذاشتهی رو به افول و یک زن جوان میپردازد. هر دو ناراضی از زندگی و روابط عاطفیشان، هر دو غرق در احساس تنهایی و دست به گریبان با بیخوابی و احساس پوچی. در این میان چیزی جوانهزده که میشود به عشق تعبیرش کرد اما بیان این حس میان این دو آنقدرها هم که به نظر میرسد ساده نیست.
۷. او

عنوان اصلی: Her
کارگردان: اسپایک جونز
محصول: آمریکا
سال اکران: ۲۰۱۳
«او» یک فیلم عاشقانه علمی-تخیلی است. این ساخته اسپایک جونز که با بازی واکین فینیکس، ایمی آدامز و اسکارلت جوهانسون همراه است داستان مردی را دنبال میکند که عاشق یک دستیار شخصی هوشمند شده که با هوش مصنوعی کار میکند و البته صدای یک زن را دارد. ایده رابطه عاشقانه با یک ربات مدتها در ذهن اسپایک جونز وسوسه ساخت فیلم را ایجاد کرده بود. او که با همین مضمون درسال ۲۰۱۰ هم یک فیلم کوتاه ساخته بود بالاخره در سال ۲۰۱۳ یک فیلم بلند داستانی ساخت و موفق شد توجه سینما دوستان را با این اثر عاشقانه به خود جلب کند.
۸. درخشش ابدی یک ذهن پاک

عنوان اصلی: Eternal Sunshine of the Spotless Mind
کارگردان: میشل گوندری
محصول: آمریکا
سال اکران: ۲۰۰۴
بعضی از آنها که تجربه یک رابطه عاشقانه شکستخورده را دارند میگویند کاش میشد حافظهمان را از خاطرات طرف مقابل پاک کنیم. یک روز صبح از خواب بیدار شویم و دیگر به یاد نیاوریم که چه روزهای تلخ و شیرینی را سپری کردهایم. در «درخشش ابدی یک ذهن پاک» اتفاقی شبیه به همین در جریان است. موسسهای پیدا شده که میتواند خاطرات مراجعین را پاک کند. مرد و زن قصه هر دو به این موسسه مراجعه کردهاند و بخش عمده فیلم در شرایطی میگذرد که مرد قصد دارد در واکنش به اقدام زن، او نیز تمام خاطرات باقیمانده را از ذهنش پاک کند. اتفاقی که نهایتا به نابودی تمامعیار هر آنچه بود؛ هر آنچه دست کم در ذهن این دو عاشق ِسابق بود منجر خواهد شد.
معروفترین اثر میشل گوندری که فیلمنامه آن در همکاری با چارلی کافمن به رشته تحریر درآمده اثری است در ستایش عشق و بیشتر در ستایش خاطرات عاشقانه و ارزش ابدی و ازلی آنها.
۹. شکل آب

عنوان اصلی: The Shape of Water
کارگردان: گیرمو دل تورو
محصول: آمریکا
سال اکران: ۲۰۱۷
«شکل آب» که از فیلمهای موفق سال ۲۰۱۷ بود و جوایز اسکار را هم درو کرد درباره یک رابطه عاشقانه عجیب و نامتعارف است. زن جوانی که توانایی حرفزدن را به دلیل آسیبی درکودکی از دست داده و برای ارتباط برقرار کردن از زبان اشاره استفاده میکند نظافتچی یک آزمایشگاه دولتی است که محل پروژههای سری است؛ یکی از این پروژهها به یک موجودِ دو زیست عجیب مربوط است (البته از آنجا که میدانیم دل تورو کارگردان فیلم است وجود موجودات عجیب هم چندان غافلگیرمان نمیکند). میان زن نظافتچی و این موجود غریب رابطهای عاطفی شکل میگیرد در عین حال که یک تریلر جاسوسی پرتنش هم سر راه این قصه عاشقانه قرار میگیرد.
به نظر میرسد شکل آب را باید تلاشی برای نمایش عشق در فراسوی قالبهای متعارف و حتی در فراسوی زبان دانست.
۱۰. بیمار انگلیسی

عنوان اصلی: The English Patient
کارگردان: آنتونی مینگلا
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۹۶
فیلم سینمایی «بیمار انگلیسی» یک درام رمانتیک است که روایت آن در روزهای پایانی نبرد ایتالیا (در جنگ جهانی دوم) در جریان است. فیلم داستان یک خلبان گمنام را بررسی میکند که گذشته را به یاد ندارد و با نام بیمار انگلیسی در یک صومعه تحت مراقبت پرستار هانا بستری شده است.
«بیمار انگلیسی» با بازی رالف فاینس و ژولیت بینوش متمرکز بر رابطه عاطفی این بیمار و پرستار است. این اثر سینمایی موفق شد چندین جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را از شصت و نهمین دوره جوایز اسکار تصاحب کند.
۱۱. چترهای شربورگ

عنوان اصلی: The Umbrellas of Cherbourg
کارگردان: ژاک دمی
محصول: فرانسه
سال اکران: ۱۹۶۴
اگر به آثار موزیکال علاقه دارید فیلم «چترهای شربورگ» یکی از بهترین موزیکالهای عاشقانه کل تاریخ سینما است.
این عاشقانه ماندگار که کاترین دنو معروف و میشل لوگران نوازنده و آهنگساز افسانهای فرانسوی را نیز به خدمت گرفته بود توسط ژاک دمی کارگردانی شده است. چترهای شربورگ روایتگر یک قصه عاشقانه همراه با ناکامی است. این اثر سینمایی نخل طلای جشنواره کن و جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان اسکار را هم در فهرست افتخاراتش دارد.
۱۲. ژول و جیم

عنوان اصلی: Jules and Jim
کارگردان: فرانسوا تروفو
محصول: فرانسه
سال اکران: ۱۹۶۲
فیلم سینمایی «ژول و جیم» یک اثر عاشقانه مشهور فرانسوی است که در میان فیلمهای موج نوی سینمای فرانسه نیز جا دارد.
این درام عاشقانه سومین فیلمی است که فرانسوا تروفو کارگردانی کرده است؛ فیلمی که پس از «چهارصد ضربه» و «به پیانیست شلیک کن» ساخته شد و داستان یک مثلث عشقی است. یک مثلث عشقی میان ژول، جیم و کاترین که روایت فراز و نشیب آن پیش، در طول و پس از جنگ جهانی اول در فرانسه، اتریش و آلمان در جریان است.
۱۳. یک مرد و یک زن

عنوان اصلی: A Man and a Woman
کارگردان: کلود للوش
محصول: فرانسه
سال اکران: ۱۹۶۶
گرچه کلود للوش هم فیلمسازی را از آغاز دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز کرد اما هرگز به شهرت چهرههای برجسته موج نو همچون گدار یا تروفو نرسید. با این وجود للوش با فیلم «یک مرد و یک زن» در تاریخ سینمای فرانسه ماندگار شد.
فیلمی که با بازی ژان- لویی ترنتینیان و انوک امه همراه بود و شکلگیری رابطه عاطفی میان یک زوج را دنبال میکرد؛ زوجی که هر دو همسرانشان را از دست داده بودند و به تنهایی فرزندانشان را بزرگ میکردند. آنها در مدرسه شبانهروزی بچهها از روی اتفاق یکدیگر را ملاقات میکنند و از همان لحظه یک رابطه پیچیده میانشان آغاز میشود.
فیلم للوش همچون بسیاری از آثار موج نوی سینمای فرانسه همراه با تلاشهایی خلاقانه در بکارگیری فرم بود. «یک مرد و یک زن» جایزههای معتبری چون نخل طلای جشنواره کن و بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان اسکار را هم تصاحب کرد.
۱۴. تس

عنوان اصلی: Tess
کارگردان: رومن پولانسکی
محصول: فرانسه، بریتانیا
سال اکران: ۱۹۷۹
«تس» یک اثر عاشقانه با بازی ناستاسیا کینسکی و پیتر فرث است که براساس رمان «تس از خانواده دوربرویل» اثر توماس هاردی ساخته شد. تس داستان دردناک یک دختر دهقان جوان است که محبت دو مرد را به خود جلب کرده است.
تس را رومن پولانسکی کارگردان برجسته لهستانی کارگردانی کرده و طبق گفته او رمان «تس از خانواده دوربرویل» را ابتدا همسرش شارون تیت مدت کوتاهی پیش از به قتل رسیدنش به او معرفی کرده و برای خواندن داده بود. پولانسکی در آغاز فیلم این اثر را به شاورن تیت تقدیم کرد.
۱۵. وقتی هری سالی را دید…

عنوان اصلی: …When Harry Met Sally
کارگردان: راب رینر
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۸۹
یک کمدی رمانتیک درباره «هری» (با بازی بیلی کریستال) و سالی (با بازی مگ رایان) که آشنایی دو دوست و مرزهای رابطه صمیمانه/عاشقانه میان آن دو را بررسی میکند.
فیلم راب رینر توانسته در گذر زمان به یکی از مشهورترین کمدی رمانتیکهای آمریکایی بدل شود. «وقتی هری سالی را دید…» علاوه بر آنکه در دوران خود موفقیت هنری و تجاری به دست آورد نوعی ماندگاری فرهنگی نیز پیدا کرده است.
۱۶. سهگانهی پیش از

عنوان اصلی: The Before Thrillogy
کارگردان: ریچارد لینکلیتر
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۹۵، ۲۰۰۴، ۲۰۱۳
سهگانه «پیش از» به سه فیلمی گفته میشود که ریچارد لینکلیتر از سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۳ ساخت و در هر سه آنها ایثن هاک و ژولی دلپی به ترتیب نقشهای جسی و سلین را ایفا کردند. این سهگانه سه بخش مختلف از زندگی یک زوج عاشق را نشان میدهد و در میان محبوبترین آثار عاشقانه سینمای آمریکا قرار دارد.
این سهگانه به ترتیب زمان ساخت از فیلمهای «پیش از طلوع» (Before Sunrise)، «پیش از غروب» (Before Sunset) و «پیش از نیمهشب» (Before Midnight) تشکیل شده است.
۱۷.سینما پارادیزو

عنوان اصلی: Cinema Paradiso
کارگردان: جوزپه تورناتوره
محصول: ایتالیا
سال اکران: ۱۹۸۸
«سینما پارادیزو» یکی از مشهورترین فیلمهای چند دهه اخیر سینمای ایتالیا؛ اثری عاشقانه با تمهای آشنا و نوستالژیک سینمای تورناتوره است. فیلم که در زمان حال و گذشته در جریان است کودکی و جوانی شخصیت اصلی (سالواتوره) را در روستای محل زندگیاش و سینمای معروف آن روستا یعنی «سینما پارادیزو» به تصویر میکشد.
عشق سالواتوره به سینما، عشق دوران نوجوانی و بازگشت او پس از سالها به همان روستا که یادبودهای بیاندازه دراماتیکی از گذشته را آشکار میکنند از «سینما پارادیزو» فیلمی ساخته احساساتبرانگیز که با همراهی موسیقی فراموشنشدنی انیو موریکونه به سختی ممکن است از ذهن مخاطب بیرون برود.
سینما پارادیزو جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان را هم در شصت و دومین دوره جوایز اسکار به دست آورد.
۱۸. تابستان با مونیکا

عنوان اصلی: Summer with Monika
کارگردان: اینگمار برگمان
محصول: سوئد
سال اکران: ۱۹۵۳
«تابستان با مونیکا» تلاشی است موفق در جهت بازنمایی یک رابطه عاشقانه موقتی و سبکسرانه. رابطهای با فرجامی تلخ که با دیدی واقعگرایانه و موشکافانه بررسی شده است. این فیلم از اینگمار برگمان رابطهای عاشقانه میان دو جوان از طبقه کارگر را به تصویر میکشد. رابطهای که گرچه با آسانگیری و خوشگذرانی در تابستان آغاز میشود اما موقتیبودن دوران لذت و مسئولیتهای سنگین ازدواج به راحتی آن را ویران میکنند. هاریت آندرشون و لارس اکبورگ دو بازیگر اصلی فیلم برگمان در این اثر سینمایی هستند.
۱۹. بالهای هوس

عنوان اصلی: Wings of Desire
کارگردان: ویم وندرس
محصول: آلمان، فرانسه
سال اکران: ۱۹۸۷
فیلم سینمایی «بالهای هوس» که با نام «زیر آسمان برلین» هم شناخته میشود یکی از مشهورترین آثار فیلمساز مهم موج نوی سینمای آلمان، ویم وندرس است. این اثر فانتزی رمانتیک درباره فرشتگانی است که بر فراز شهر برلین قرار دارند و تلاش میکنند انسانهای گمگشته و تحت فشار را آرام کنند. تلاشی که البته گاهی در آن موفقاند و گاهی ناموفق.
این فرشتهها نامرئی و نامیرا هستند؛ یکی از این فرشتهها عاشق زنی شده و دوست دارد برای هر چه بیشتر نزدیکشدن به این عشق، خود به یک انسان تبدیل شود. انسانی مرئی که دیده میشود، طعم لذتهای انسانی را میچشد و در عین حال فناپذیر است.
«بالهای هوس» را باید فیلمی دانست که با دیدگاهی بیرونی به کلیت لذتهای انسانی از جمله عشق نگاهی دوباره میاندازد. لذتهایی که در اثر تکرار و نگاه از درون با آن میزان لذت و عظمت واقعیشان به چشم نمیآیند و عادی جلوه میکنند.
۲۰. روشناییهای شهر

عنوان اصلی: City Lights
کارگردان: چارلی چاپلین
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۳۱
«روشناییهای شهر» قدیمیترین و تنها فیلم صامت این لیست است. در «روشناییهای شهر» شخصیت «ولگرد کوچولو» با بازی چارلی چاپلین عاشق زنی نابینا شده و این کمدی رمانتیک شرح بدبیاریهای شخصیت ولگرد است.
هنگامی که چاپلین روشناییهای شهر را میساخت تکنولوژی استفاده از صدا در فیلمهای سینمایی پدیدآمده بود اما با وجود این موضوع ترجیح داد این اثر را به شکل صامت بسازد. «روشناییهای شهر» پس از عرضه هم از نظر تجاری و هم از زاویه دید منتقدان اثری تحسینبرانگیز ارزیابی شد. در حال حاضر این فیلم چاپلین را نه تنها یکی از بهترین آثار کارنامه کاری او بلکه یکی از بهترین کمدی رمانتیکها و اساسا یکی از بهترین فیلمهای کل تاریخ سینما ارزیابی میکنند.
۲۱. تایتانیک

عنوان اصلی: Titanic
کارگردان: جیمز کامرون
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۹۷
تایتانیک یکی از مشهورترین فیلمهای عاشقانه سینما و یکی از موفقترین آنها از نظر تجاری به حساب میآید. این اثر جیمز کامرون که روایت یک رابطه عاشقانه در بستر ماجرای تاریخی غرقشدن کشتی تایتانیک است سومین فیلم پرفروش تاریخ سینما است.
تایتانیک در ایالات متحده آمریکا علاوه بر مخاطبان موفق شد منتقدان و اهالی هالیوود را هم به تحسین وادارد. این ساخته جیمز کامرون نامزد ۱۴ جایزه اسکار شد و ۱۱ اسکار را تصاحب کرد. تایتانیک ترکیبی است از واقعیتهای تاریخی با ماجراهای داستانی و غیرواقعی. رز دوویت بوکیتر دختری جوان و ثروتمند برای یک ازدواج اجباری راهی سفری دریایی شده، سفری با کشتی تایتانیک. او که علاقهای به این ازدواج ندارد شبی قصد میکند خود را درون آب بیاندازد اما جک داوسون یک نقاش جوان و فقیر او را نجات میدهد. همین اتفاق شروع یک رابطه عاشقانه است که با غرقشدن تایتانیک پایانی تلخ و تراژیک مییابد.
۲۲. رشته خیال

عنوان اصلی: Phantom Thread
کارگردان: پل توماس اندرسن
محصول: آمریکا
سال اکران: ۲۰۱۷
فیلم سینمایی رشته خیال آخرین اثری است که تا به امروز از پل توماس اندرسن کارگردان خلاق و مطرح آمریکایی روی پرده رفته است. اندرسن که در میان سینماگران مستقل آمریکایی قرار دارد در رشته خیال به داستان یک رابطه عاشقانه میان یک طراح لباس مشهور و یک خدمتکار میپردازد. فیلم در فضای صنعت مد و لباس دهه پنجاه میلادی انگلستان میگذرد و آخرین فیلمی است که دانیل دی-لوئیس پیش از بازنشستگی در آن به ایفای نقش پرداخته.
در رشته خیال رینولدز وودکاک طراح لباس مشهور با زنی ساده و از طبقهای متفاوت آشنا میشود. وودکاک مردی است بسیار وسواسی و سختگیر با آداب و رسومی ویژه و طبقاتی، در آن سو زن جوان راه و رسم کاملا متفاوتی دارد. تعارض میان این دو و پیچیدگی این رابطه عاطفی دستمایه اصلی کارگردان برای پیشبرد قصه است.
۲۳. نامهی یک زن ناشناس

عنوان اصلی: Letter from an Unknown Woman
کارگردان: ماکس افولس
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۴۸
لیزا دختری بسیار جوان است که جذب مستاجر جدیدشان شده؛ مردی به نام استفان برند که یک پیانیست است. این رابطه روز به روز عمیقتر میشود اما در عمل نوعی عشق یک طرفه است که در دل لیزا عمق مییابد اما از سوی استفان کاملا نادیده گرفته شده.
ماکس افولس کارگردان آلمانی الاصل این اثر سینمایی در آمریکا، فرانسه و آلمان چندین فیلم کارگردانی کرده و از اساتید شاخص و به نام تاریخ سینما به حساب میآید. نامه یک زن ناشناس براساس رمانی به همین نام نوشته اشتفان تسوایگ رماننویس اتریشی ساخته شده و با گذر زمان روز به روز با تحسینهای گستردهتری از سوی منتقدان مواجه شده است.
۲۴. برخورد کوتاه

عنوان اصلی: Brief Encounter
کارگردان: دیوید لین
محصول: بریتانیا
سال اکران: ۱۹۴۵
«برخورد کوتاه» درام رمانتیکی است درباره یک عشق پیچیده و اساسا غیرممکن میان زن و مردی که به دلیل زندگیهای شخصیشان امکان ورود به یک رابطه عاطفی را ندارند اما برخوردی واقعا کوتاه در ایستگاه قطار یک موقعیت عاشقانه را میان آن دو ایجاد میکند.
برخورد کوتاه به عنوان یکی از بهترین فیلمهای دیوید لین شناخته میشود و همواره یکی از چندین انتخاب اصلی در میان بهترین فیلمهای تاریخ سینمای بریتانیا بوده است.
۲۵. گوشوارههای مادام…

عنوان اصلی: The Earrings of Madame de…
کارگردان: ماکس افولس
محصول: فرانسه / ایتالیا
سال اکران: ۱۹۵۳
«گوشوارههای مادام…» را یکی از شاهکارهای دهه پنجاه سینمای فرانسه به حساب میآورند که براساس یک اقتباس ادبی از کتاب «مادام…» نوشته لوئیز دو ویلمورن ساخته شده است.
«گوشوارههای مادام…» یک اثر عاشقانه نسبتا پرماجرا است که از یک مثلث عشقی تشکیل شده و در فضای طبقاتی ثروتمندان فرانسه میگذرد. زوجی که با یکدیگر زندگی میکنند اما رابطه سردی دارند و مردی که وارد این رابطه شده است. گوشوارهها از طریق فروختهشدنشان به جواهر فروش، خرید مجددشان توسط شوهر زن و دست به دست شدنشان در قصه هم کارکرد روایی دارند و هم بخشی از بار معنایی اثر را به دوش میکشند.
۲۶. فروشگاه کنار خیابان

عنوان اصلی: The Shop Around the Corner
کارگردان: ارنست لوبیچ
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۴۰
این اثر ارنست لوبیچ یک کمدی رمانتیک برجسته و از فیلمهای مطرح سینمای آمریکا است که در نظرسنجیهای گوناگون از منتقدان سینمایی ارزش هنری خود را نشان داده.
فیلم داستان دو کارمند یک فروشگاه در بوداپست را دنبال میکند که در محیط کار به سختی میتوانند یکدیگر را تحمل کنند اما بیآنکه بدانند طرفین نامهنگاریهای ناشناس عاشقانه یکدیگرند.
۲۷. بربادرفته

عنوان اصلی: Gone With The Wind
کارگردان: ویکتور فلمینگ
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۳۹
شاید کمتر فیلم عاشقانهای در حد و اندازههای بربادرفته در تاریخ سینما پرمخاطب بوده باشد. حتی هنوز با گذر سالها هیچ فیلمی موفق نشده به رکورد مخاطب بربادرفته دست پیدا کند و با در نظر گرفتن نرخ تورم این اثر سینمایی موفقترین فیلم سینمایی باکسآفیس است.
اگر از محبوبیت بیاندازه فیلم ویکتور فلمینگ هنگام اکران بگذریم و با توضیح علاقه منتقدان آمریکایی به این اثر بحث را به درازا نکشیم باید گفت بربادرفته داستانی عاشقانه را در بستر وقایع مربوط به جنگ داخلی ایالات متحده آمریکا روایت میکند.
یک داستان عاشقانه پرپیچ و خم درون بافتار یک واقعه تاریخی با بازی هنرپیشههای برجستهای چون کلارک گیبل و ویوین لی بربادرفته را به یکی از ماندگارترین آثار هالیوود تبدیل کرده است.
۲۸. سرگذشت آدل ه.

عنوان اصلی: .The Story of Adele H
کارگردان: فرانسوا تروفو
محصول: فرانسه
سال اکران: ۱۹۷۵
«سرگذشت آدل ه.» روایت عشق آدل هوگو دختر ویکتور هوگو را به یک افسر نظامی به تصویر میکشد؛ عشقی بیمارگون و غیرقابل تحمل که زندگی آدل را به تباهی کشانده است.
«سرگذشت آدل ه.» را فرانسوا تروفو کارگردان مشهور فرانسوی ساخت و بازی ایزابل آجانی ۲۰ ساله در این اثر سینمایی با تحسین گسترده منتقدان روبرو شد.
۲۹. ولنتاین غمگین

عنوان اصلی: Blue Valentine
کارگردان: درک سیانفرنس
محصول: آمریکا
سال اکران: ۲۰۱۰
این فیلم سینمایی که باید معروفترین اثر درک سیانفرنس در نظر گرفته شود روایتی تکه تکه را از یک رابطه عاطفی ارایه میکند. روایتی که میان روزهای پرحرارت شروع عشق و روزهای سرد و روبه افول رابطه در نوسان است.
ولنتاین غمگین یکی از فیلمهای عاشقانه محبوب منتقدان آمریکایی بوده و هنگام عرضه نیز با توجه به بودجه بسیار کم ساخت از نظر تجاری عملکرد قابل قبولی داشت.
۳۰. در یک شب اتفاق افتاد

عنوان اصلی: It Happened One Night
کارگردان: فرانک کاپرا
محصول: آمریکا
سال اکران: ۱۹۳۴
الی دختر یک خانواده بسیار ثروتمند برای ازدواج با وستلی از خانه فرار میکند. پدر او با این ازدواج مخالف است و باور دارد که وستلی تنها بخاطر پول به دخترش نزدیک شده. با شروع فرار پیتر وارن روزنامهنگار تازه اخراج شده با الی روبرو میشود. پیتر الی را میشناسد و او را در یک دوراهی قرار میدهد: تهیه یک گزارش از او یا لو دادن جای او به پدرش. الی تصمیم میگیرد با پیتر همراه شود اما این همراهی خود به یک رابطه عاشقانه و رخدادهای دیگر منجر میشود.
اثر مشهور فرانک کاپرا یکی از ۳ فیلمی است که تا به امروز موفق شدهاند همزمان ۵ جایزه اصلی اسکار را تصاحب کنند یعنی جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر اصلی مرد، بهترین بازیگر اصلی زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی.
منبع:دیجیکالا مگ
نوشته ۳۰ فیلم عاشقانهی برتر جهان اولین بار در نقد فارسی. نقد و بررسی فیلم. پدیدار شد.

جنگ جهانی دوم بدون شک تاریک ترین فصل از تاریخ بشریت است که علاوه بر به کام مرگ فرستادن میلیون ها نفر و ثبت به عنوان پرتلفات ترین جنگ تاریخ، میلیون ها نفر را نیز آواره کرده و سرنوشت بشریت و مسیر تاریخ را به طور کلی تغییر داد.
در این جنگ بزرگ و مرگبار بیش از ۶۰ میلیون نفر کشته شدند که حدود ۴۰ میلیون نفر از آن ها افراد غیرنظامی بودند. در این جنگ همچنین شاهد وقوع نبرد استالینگراد در اروپای شرقی و در روسیه بودیم که بزرگ ترین نبردی است که تاکنون در یک جنگ در تاریخ رخ داده است.

با توجه به ربط تاریخی و تاثیر درازمدت و غیرقابل انکار این جنگ، بسیاری از فیلمسازان جنگ جهانی دوم را بلافاصله پس از پایان آن به عنوان فضایی برای روایت داستان های خود انتخاب کردند. در ادامه مطلب بهترین فیلم هایی که داستان آن ها در فضای جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده می شود معرفی خواهند شد. لازم به ذکر است که این فیلم ها ترکیبی از داستان هایی در مورد نبرد سربازان در میدان جنگ و زندگی غیرنظامیانی است که در نتیجه جنگ مسیر حیات آن ها به کلی تغییر کرده یا نابود شد.
۱۰- شن های آیوجیما (۱۹۴۹)

میراث جان وین با گذشت زمان همواره پیچیده تر و پیچیده تر می شد. جدای از ایدئولوژی های شخصی اش، او در فیلم های فوق العاده بسیاری بازی کرده که صرفاً منحصر به ژانر وسترن نیستند و یکی از آن ها فیلم جنگی «شن های آیوجیما» (Sands of Iwo Jima) است. این فیلم داستان نبرد خونین و معروف آیوجیما را روایت می کند و به طور ویژه لحظه تاریخی برای آمریکایی ها که سربازان این کشور پرچم کشورشان را بر روی قله سوریباچی به نشانه فتح جزیره به اهتزاز درآورند، صحنه ای که در تاریخ این کشور ماندگار شده و به یک نماد ملی تبدیل شد.
نکته متفاوت و منحصربفرد که باعث جذابیت این فیلم شده استفاده از تصاویر واقعی و مستند از این نبرد در طول داستان است و همچنین استفاده از تعدادی از تفنگداران دریایی ایالات متحده در فیلم که در نبرد آیوجیما حضور داشته و علاوه بر ایفای نقش های کوتاه در فیلم، به سازندگان و بازیگران فیلم مشورت می دادند.
۹- به جهنم و بازگشت (۱۹۵۵)

اودی مورفی یک سرباز آمریکایی بود که به خاطر خدماتش در جنگ جهانی دوم تمامی نشان ها و مدال های افتخار ممکن را دریافت کرد. بزرگ ترین دستاورد او در طول این نبرد، مقاومت در برابر یک گروهان از سربازان آلمانی برای بیش از یک ساعت و کشتن بیش از ۵۰ نفر از آنان بود.
پس از بازگشت به خانه، مورفی به بازیگری روی آورده و در فیلم «به جهنم و بازگشت» (To Hell And Back) در نقش خودش بازی کرد که در آن به جزییات رشادت های او در طول جنگ جهانی دوم پرداخته می شد. مانند بسیاری از کهنه سربازان، او نیز مابقی عمر خود را به اختلال استرس پس از حادثه مبتلا شده، به مواد مخدر روی آورد و در نهایت با مشکلات مالی مواجه شد.
۸- حرامزاده های بی شرف (۲۰۰۹)

این عنوان یکی از متفاوت ترین فیلم هایی است که در این فهرست وجود دارد. فیلم «حرامزاده های بی شرف» (Inglorious Basterds) به عنوان یکی از شاهکارهای همواره متفاوت کوئنتین تارانتینو نه واقعیت تاریخی است و نه دارای جنبه های وطن پرستانه و الگو پرور. با این وجود داستان فیلم در دوران جنگ جهانی دوم و در غرب و البته بدور از میدان نبرد رخ می دهد.
کوئنتین تارانتینو مانند هیچ فیلمساز دیگری فیلم نمی سازد و این یکی نیز یکی از متفاوت ترین فیلم های اوست. کریستوفر والتز با بازی فراموش نشدنی خود در نقش هانس لاندا در این فیلم به یک شبه به ستاره ای بزرگ تبدیل شد، بازیگری که نقش آفرینی اش در این فیلم، ترسناک، خونسرد و البته بسیار هیجان انگیز و دوست داشتنی است.
۷- پسر شائول (۲۰۱۵)

«پسر شائول» (Son of Saul) یک فیلم مجارستانی است که در آن تلاش یک زندانی در اردوگاه آشوویتز برای خاکسپاری مذهبی پسربچه ای که ادعا می کند پسر اوست به تصویر کشیده می شود. این مرد که شائول نام دارد یهودی بوده و عضو گروه کوچکی از زندانیان به نام «واحد ویژه» (Sonderkommando) است که مجبور بودند سلول های گاز را بعد از اعدام های دسته جمعی تمیز کرده و اجساد را بسوزانند.
تماشای این فیلم همانطور که از داستان آن بر می آید بسیار دشوار و دردناک است. کمتر کسی می تواند تجربه دردناکی که این افراد داشته اند را درک نماید اما داریو گابای، تنها فرد زنده از این گروه گفته است که تصویر ارائه شده در این فیلم از فضای کمپ آشوویتز واقع گرایانه و درست بوده است. فیلم برداری و صدابرداری منحصربفرد فیلم باعث می شود که مخاطب بیش از پیش در فضای سرکوب گرانه و دردناک داستان غرق شود.
۶- نجات سرباز رایان (۱۹۹۸)

سکانس ابتدایی فیلم جنگی «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) در حمله موسوم به اوماها بیچ چنان ترسناک و واقع گرایانه بود که باعث برآشفتن و مشکلات روحی در کهنه سربازانی شد که در جنگ جهانی دوم در این نبرد حضور داشتند. هیچ فیلمی در هالیوود تاکنون نتوانسته با چنین صداقت و دقت نامحدودی میدان های نبرد را به تصویر بکشد و فیلم استیون اسپیلبرگ از هیچ تلاشی برای نشان دادن واقع گرایانه خشونت و هولناکی جنگ فروگذار نمی کند.
بسیاری این فیلم را به خاطر اسطوره سازی و گرامیداشت این نبرد خاص در جنگ جهانی دوم مورد انتقاد قرار داده اند، از جمله برخی از کهنه سربازان اما کسی در واقع گرایانه بودن تصاویر فیلم از آنچه که در ساحل اوماها بیچ گذشت شکی ندارد. بدون توجه به دیدگاه شما در مورد «نجات سرباز رایان»، این فیلم بدون شک یکی از هنرمندانه ترین و خوش ساخت ترین و البته تاثیرگذارترین فیلم های جنگی است که در مورد جنگ جهانی دوم ساخته شده است.
۵- پیانیست (۲۰۰۲)

فیلم «پیانیست» (The Pianist) ساخته رومن پولانسکی ماجراهای واقعی رخ داده برای یک یهودی به نام ولادیسلاو اشپیلمن را روایت می کند که در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال لهستان بدست نیروهای آلمانی، نزدیک به دو سال در ویرانه های این کشور مخفی شده بود. این موسیقیدان برجسته و با استعداد تنها به خاطر خوش شانسی و مهربانی چندین غریبه زنده ماند که اغلب آن ها او را به خاطر کنسرت ها و نمایش هایش پیش از جنگ می شناختند.
پولانسکی خود از یهودیان لهستانی است که در دوران جنگ جهانی دوم نوجوان بوده و توانست از بازماندگان خوش شانس باشد اما مادرش را در این بحبوحه از دست داد و به همین دلیل فیلم «پیانیست» برای او بیش از پیش تصویری واقع گرایانه و ملموس بود. آدرین برودی که در نقش اصلی فیمل بازی می کند، با این فیلم به شهرت رسیده و موفق به دریافت جایزه اسکار شد.
۴- فهرست شیندلر (۱۹۹۳)

تنها کارگردانی که دو مورد از فیلم های جنگی موجود در این فیلم را ساخته استیون اسپیلبرگ است. دومین فیلم او در مورد جنگ جهانی دوم که در این فهرست به آن می پردازیم فیلم تحسین شده «فهرست شیندلر» (Schindler’s List) است که داستانی متفاوت از فیلم قبلی او دارد. اسکار شیندلر تاجر و کارخانه داری بود که با محافظت از کارگران یهودی اش در برابر اخراج از کشور و فرستاده شدن به کمپ های مرگ، از طریق ارتباطاتش با نازی ها و رشوه دادن به آن ها، توانست جان هزاران مرد و زن و کودک یهودی را در طول جنگ جهانی دوم نجات دهد.
این تاثیر ظاهراً کوچک در دوره ای جهنمی از تاریخ مدرن لهستان الهام بخش ساخت یک شاهکار سینمایی تاثیرگذار شد. مانند «پسر شائول»، در این فیلم نیز با دقت، صحت و واقع گرایی بی نظیری اتفاقات و فضای کمپ های مرگ و اخراج یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده می شود که نمونه آن را نمی توان در هیچ فیلم جنگی دیگری در باب این دوره تاریک دید.
۳- کودکی ایوان (۱۹۶۲)

فیلم های مربوط به جنگ جهانی دوم از دیدگاه اتحاد جماهیر شوروی فضا و بن مایه بسیار متفاوتی از فیلم های غربی مربوط به این دوره دارند. این فیلم ها به ندرت میهن پرستانه بوده و اغلب بر سوگواری برای زندگی های از دست رفته غیرنظامیان در طول این جنگ خانمانسوز متمرکز می شوند . فیلم «کودکی ایوان» (Ivan’s Childhood ) ساخته آندری تارکوفسکی بزرگ در مورد یک کودک یتیم است که از زندان نازی ها فرار می کند.
در این سن کم و جثه ریز، اما او به سختی تلاش می کند که به نیروهای خودی کمک کند و انتقام مرگ خانواده اش را از نازی ها بگیرد. اگر چه این فیلم جنگی بیش از نیم قرن پیش ساخته شده است اما همچنان حاوی برخی از تصویرسازی های گرافیکی بی مانند در تاریخ سینماست، از جمله تصاویری مستند که از جنگ جهانی دوم در جبهه شرق در آن ارائه می شود. این فیلم فاقد برداشت های بلند و بن مایه و فضای ژرف اندیشی است که در آثار بعدی تارکوفسکی می بینیم اما اگر «کودکی ایوان» را بهتر از فیلم های بعدی او ندانیم بدون شک در زمره بهترین شاهکارهای این کارگردان افسانه ای روس قرار می گیرد.
۲- مدفن کرم های شب تاب (۱۹۸۸)

تنها فیلم انیمه این فهرست و بدون شک یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما، «مدفن کرم های شب تاب» (Grave of the Fireflies) هیچکس را به این فکر وا نمی دارد که در حال تماشای یک کارتون کودکانه است. این انیمه داستان واقعی پسر نوجوانی را روایت می کند که پس از بمباران شهر کوبه، ژاپن، توسط بمب افکن های آمریکایی در طول جنگ جهانی دوم و مرگ مادرش، مسئولیت مراقبت از خواهر کوچکترش را بر عهده می گیرد.
این انیمه با فاصله ای طولانی یکی از غم انگیزترین و اشک درآورترین فیلم های تاریخ سینما است که در آن هزینه پرداخت شده توسط غیرنظامیان برای جنگ به تصویر کشیده می شود. هیچ فیلم و انیمیشنی در هالیوود تاکنون نتوانسته داستانی مشابه را با این دقت و تاثیرگذاری روایت کند، داستانی که حتی انتشار آن پس از ۴۰ سال از پایان جنگ جهانی دوم اشک بسیاری را درآورد و همچنان در می آورد.
۱- بیا و بنگر (۱۹۸۵)

داستان فیلم جنگی «بیا و بنگر» (Come and See) در دوران جنگ جهانی دوم در بلاروس که جزئی از اتحاد جماهیر شوروی بود رخ می دهد. عنوان اصلی فیلم «هیتلر را بکش» (Kill Hitler) بود که بهتر فضا و بن مایه داستانی را توصیف می کند. داستان این فیلم چنان ترسناک و پر از خشم است که باعث می شود مخاطب به این موضوع فکر کند تنها کاری که انسان ها می توانند انجام دهند این است که از وقوع چنین اتفاقاتی در آینده جلوگیری نمایند.
چیزی که بر واقع گرایی و صحت فضای فیلم می افزاید، فیلم نامه آن است که توسط یک کهنه سرباز بلاروسی نوشته شده که در نوجوانی همراه با نیروهای پارتیزان با آلمانی ها جنگیده بود. علاوه بر سیر زمانی مستقیم فیلم که بر تاثیرگذاری آن می افزود، نکته جالب دیگر در «بیا و بنگر» این است که در برخی از سکانس ها از گلوله های واقعی برای شلیک به شخصیت اصلی نوجوان فیلم استفاده شده بود. تماشای این فیلم به تمام افراد خوش شانسی که زندگی جهنمی در طول جنگ را تجربه نکرده و هیچ ایده ای در مورد آن ندارند توصیه می کنیم.
منبع:rooziato.com
نوشته فیلم جنگی برتر در مورد جنگ جهانی دوم؛ از «فهرست شیندلر» تا «پیانیست» اولین بار در نقد فارسی. نقد و بررسی فیلم. پدیدار شد.